شخصیت شناسی کلاه قرمزی و محمد رضا گلزار
جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۱، ۰۸:۰۱ ق.ظ
اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض کلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیکی آن هم یک لایه باشد و البته دوچرخهای که برای قبول شدن در کلاس اول آقای مجری برایش خرید...
برترین ها: اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض کلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیکی آن هم یک لایه باشد و البته دوچرخهای که برای قبول شدن در کلاس اول آقای مجری برایش خرید.
کلاهقرمزی: قلبی از طلا پشت یک کلاه قرمز
آنقدر که حواسش به حاشیه و شیطنتهای خود است همیشه اصل موضوع را فراموش میکند، سؤالهای ذهنش تمامی ندارند و تا جوابی برایشان پیدا نکند دستبردار نیست. فکر کردن و وقت گذاشتن روی تصمیمهایش هیچ معنایی برایش ندارد و معمولا همان کاری را میکند که همان موقع به ذهنش رسیده است.
عاشق زرق و برق دنیای اطرافش است و به راحتی گول ظاهر آدمها را میخورد. قلبش طلاست و کینه هیچ آدمی در دلش نیست، اگر هم از دست کسی ناراحت باشد به وضوح به او نشان میدهد و دلایل رفتارش را میپرسد.
آنقدر که به فکر فردا و فرداهایش است به گذشته فکر نمیکند. بیاندازه عجول است و عاشق کسب اطلاعاتی است که به هیچ دردی نمیخورد. مهربان و دلسوز است؛ تا حدی که همیشه خودش را فراموش میکند. در برخورد اول خجالتی و ترسو ولی در ارتباط با دوستانش جسور و فوقالعاده صمیمی است.
برای او تنهایی بزرگترین درد دنیاست و همیشه از آن میترسد. آنقدر به دیگران محبت میکند که هیچ وقت نمیتواند فکر تنها گذاشتنش را از سرشان بیرون کند. تحرک و ورجه وورجه بهترین نعمت خدادادی است برایش اما فقط و فقط در جهت سرگرمی و بازی.
به سادگی خوشحال میشود و مسائل بزرگ به راحتی برایش حل و فصل میشود. مطالب را دیر استنباط میکند اما تجزیه و تحلیل خوبی درباره آنها دارد و طوری آنها را طبقهبندی و تفکیک میکند که هرگز یادش نمیرود. عاشق جلب توجه است و اگر کوچکترین بیتوجهی ببیند، سرخورده و ناراحت میشود.
ناراحتیهای نزدیکانش از بزرگترین غمهایش هم مهمتر است و هرکاری برای خوشحال کردن آنها میکند. دلنازک است و با گذشت؛ اصلا بدیهای دیگران یادش نمیماند و استاد برطرف کردن ناراحتیها و کدورتهای بقیه است.
محمدرضا گلزار: خوشتیپی که حس هفتم دارد
کمحرف است و هیچوقت درباره خودش زیادهگویی نمیکند. زیبایی ظاهریاش را جزئی از شخصیت ذاتی خود میداند و هیچگاه فکر نمیکند که چیز خارقالعادهای جدا از مردم است. چنین افرادی شدیدا شخصیت جالب هستند، اغلب روابط دوستانه بسیاری دارند.
از برنامهریزی مشخص و واحدی پیروی نمیکند و از پیشامدهای غیرمنتظره و گاهی سخت استقبال خوبی میکند چون چالش در زندگی را لازمه بودنش میداند. او حتی حس هفتمی هم دارد طوری که هیچ چیزی از او پنهان نمیماند آنقدر که حتی اگر نپرسد هم نمیداند.
مسئولیتپذیری را دوست دارد و در کارها اخلاق از هر چیزی برایش مهمتر است. دنیا را از زاویه متفاوتی مشاهده میکند و طرز فکرش کاملا منحصربهفرد است و معمولا خودش را همرنگ جماعت نمیداند.
همیشه معتقد است همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. از چشمانش میتوان قدرت، پایداری و نیروی زندگی را خواند. خانوادهدوست است و با رفتاری متوازن، خلق و خوی آرام و با تمام این ویژگیها تاثیر مثبتی بر دیگران میگذارد.
زندگی برایش چندان آسان نیست چون از هر چیز بهترین آن را میخواهد بنابراین تمام روز در حال نقشه کشیدن است. از صبر کردن زیاد برای رسیدن به اهدافش بیزار است. تمام زندگیاش خلاصه شده به تلاش برای رسیدن به آرزوهایش.
منطقی فکر کردن و تصمیم گرفتن حتی در اوج احساسات هم برایش آسانترین کار است. بسیار بسیار باهوش است. بدترین حالت در زندگی او زمانی پیش میآید که او را به حال خودش نگذارند و مدام برایش تصمیم بگیرند. با وجود مشکلاتی که گاهی برایش پیش میآید به سرعت به زندگیاش سر و سامان میدهد.
فراز و فرود گلزار و کلاهقرمزیکلاه قرمزی1: این موضوع را حتما شنیدهاید اما خاستگاه کلاهقرمزی تلویزیون است. او در تلویزیون به شهرت رسید و سپس گیشههای سینما را فتح کرد. اولین فیلم او در سال 1373 اکران شد که یخ سینماها را شکست. استقبال بینظیر مردم از این افسانه سینما و تلویزیون به حدی بود که این فیلم سینمایی پرفروشترین فیلم دهه 70 در اکران اول شد. شاید جالب باشد که بدانید فیلم «کلاهقرمزی و پسرخاله» رکورد فروش 50 میلیون تومان در آن زمان را زد و این رکوردشکنی زمانی رخ داد که بلیتهای این فیلم سینمایی فقط 50تومان بوده است! پیش از این هم فیلمهایی در ژانر کودک توجه مخاطبان را به خود جلب کرده بودولی کلاهقرمزی همواره موفقیتی استثنایی داشته است.گلزار1: گلزار در این سالها کمتر با بازیگری یک تیم تشکیل داده است اما هر بار این اتفاق افتاده نتیجه خارقالعاده بوده است در سال 82، حضور گلزار در کنار هنرمندانی مثل امین حیایی و مهناز افشار موجب هیاهو شد. مردم برای دیدن ستاره موردعلاقهشان ساعتها در صف تهیه بلیت میایستادند و این شاید شروع خوبی بود برای دومین سوپراستار سینمای ایران. درنهایت فیلم «کما» با فروش 610 میلیون تومان به اکرانش خاتمه داد و باعث شد «کما» در جدول پرفروشترین فیلمهای ایرانی مطرح شود. این فروش بیسابقه نظر بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان را به خود جلب کرد. کلاه قرمزی 2: این استقبال گسترده از سوی مردم، تمام عوامل دستاندکار ساخت این مجموعه را بر آن داشت تا پس از گذشت 8سال فیلم جدید این مجموعه سینمایی به نام «کلاهقرمزی و سروناز» را روانه پرده سینما کنند و اینبار در سال 81، کلاهقرمزی توانست 550میلیون تومان فروش را عاید سینما کرد. در آن زمان گفته میشد بیشتر طرفداران کلاهقرمزی نوجوانهایی هستند که با او بزرگ شدهاند و همچنان دل در گروی شوخیها و حرفهای او و سایر عروسکهای جذاب این مجموعه دارند که هریک طرفداران خاص خود را پیدا کرده بودند. گلزار2: پس از «کما»، «آتشبس» که محصول همکاری دوباره گلزار با مهناز افشار بود باز هم رکوردشکنی کرد و فروشش به یک میلیارد و 10 میلیون تومان رسید. آتشبس فیلمی خوشساخت بود که جنبههای دیگری از گلزار را به نمایش گذاشت. بازیگری که میتوانست روی صحنه بدرخشد. در ادامه این روند گلزار سال 86 با فیلم «توفیق اجباری» باز هم فروش گیشه را افزایش داد و اینبار با رقم یک میلیارد و 64میلیون تومان اما در اوج این رکوردزنیها ناگهان برگ تقدیر طور دیگری رقم خورد. کلاه قرمزی3: این قصه باز هم تکرار شد و اینبار در سال 91 یعنی بعد از گذشت 10سال کلاهقرمزی اینبار با شخصیت جدیدی به نام بچه ننه، میزبان لبخندهای مردم شد. اما این استقبال بهطور چشمگیری وسیعتر از دفعات پیش بود. کلاهقرمزی با شکل و شمایل سابقش اما شخصیتش نزدیک به همان کودکان و نوجوانان اوایل دهه 70 روی پرده حاضر شده است. نکته جالب ماجرا اینجاست که این رشد شخصیت درونی حتی ذرهای هم از محبوبیت او کم نکرد و این روزها همه منتظر هستند تا نتیجه این فروش غیرقابل پیشبینی را مشاهده کنند.جالب اینکه مخاطبان کلاهقرمزی در دهههای گذشته همچنان به او وفادارند.گلزار3: زندگی با ابعاد ستارگی و چهره بودن خیلی هم راحت نیست. رضا گلزار بعد از این موفقیتها شرایط جدیدی را تجربه کرد. به جز انتخاب غلط و حضور در یکی، دو فیلم کاملا ضعیف، آنچه او را از صنعت سینما دور کرد، خودبزرگبینی و البته شایعاتی بود که همیشه پیرامون او وجود داشت اگرچه گلزار همیشه تلاش میکرد از شر این مشکلات خلاص بشود اما منفیبافیها در مورد او آرامآرام تاثیر خود را گذاشت و ستاره بیرقیب و تضمینکننده گیشه به مرور شکستهایی را هم تجربه کرد. کلاه قرمزی 4: بادرخشش کاراکترهای جدید در دو سریال نوروزی مشخص بود که ایرج طهماسب و حمید جبلی سینمایی جدیدی را با ترجیع بند کلاه قرمزی و ... خواهند ساخت. این فیلم(کلاه قرمزی و بچه ننه) حالا روی پرده است و در همان هفته اول اکران رکورد شکست. همان طور که رضا عطاران می گوید: کلاه قرمزی تنها سوپراستار سینمای ایران است!گلزار4: رضا در کنار فعالیتهای تجاری مختلف همواره رکورد دریافت دستمزد را حفظ کرده است که این از قدرت او در مذاکرات سرچشمه میگیرد. در سالهای اخیر او در فیلمهای دموکراسی تو روز روشن (که نقش کوتاهی در آن داشت)2خواهر وشیش و بش، بخشی از موفقیتهای گذشته را تکرار کرده اما دو کار جدید او، در امتداد شهر و البته مجموعه ساخت ایران موفقیت تجاری مورد نظر را به دست نیاورده است. البته شکست و پیروزی به صورت طبیعی در کارنامه همه چهرههای مشهور سینمای جهان وجود دارد. اما یاد روزهایی به خیر که کارگردانهایی مثل مسعود کیمیایی و غیره به دنبال استفاده از این چهره جذاب سینمای ایران بودند. اتفاقی که در شرایط فعلی تکرار آن تقریبا غیرممکن است.
دوئل یک ستاره 80 کیلویی و یک ستاره یک کیلویی
محمدرضا گلزار: 2 چشم سبز، یک صورت شیک، یک هیکل ورزشکاری، یک انبار لباس و میل به دیده شدنورزشکار بودن محمدرضا در انواع رشتههای ورزشی یکی از داغترین اخبار در مورد او بوده است. اینکه چقدر تناسب اندام و سلامت جسمی برای رضا گلزار اهمیت دارد جای بحث ندارد. درعوض کلاه قرمزی لاغر و ریزاندام شاید تنها ورزشش بازی با توپ پلاستیکی آن هم یک لایه باشد و البته دوچرخهای که برای قبول شدن در کلاس اول آقای مجری برایش خرید...گلزار را علاوهبر یک هنرمند، یک فعال اقتصادی باسلیقه هم میدانند؛ اینکه چگونه سرمایهدار شود یا روی چه چیزی سرمایهگذاری کند از جمله عواملی است که او را به یکی از پردرآمدترین هنرمندان بدل کرده است. اما کلاهقرمزی آنقدر سادهلوح و بیشیله پیله است که تراول 50 هزارتومانی را با اسکناس 50تومانی نمیتواند تشخیص دهد. هرچند که پیشبینی میشود اگر سماجتی را که در شخصیتش موج میزند در مسائل مالی هم به کار گیرد، دستکمی از گلزار نخواهد داشت. اعتمادبهنفس محمدرضا گلزار باعث میشود همیشه تمام سعی خود را بکند تا در مرکزتوجه قرار گیرد. خیلیها دلیل حضور پررنگ او درمیان مردم را همین میدانند و میگویند؛ او حاضر است هرکاری انجام دهد تا تمام توجهات را به سوی خود جلب کند، در مقابل کلاهقرمزی فارغ از هرگونه خودنمایی فقط به فکر خواستههای کودکانهاش است که به هر طریقی سعی میکند به آنها برسد و... وای به روزی که دل نازکش شکسته شود. کسی نیست که بتواند خوشلباس بودن رضا را زیر سؤال ببرد. بعد از 10سال فعالیت در عرصه سینما و ظاهر شدنهای رضا در مراسم مختلف به همه ثابت شده تا چه اندازه نسبت به لباسهایی که میپوشد حساس است و تا بهحال دیده نشده لباسی که به تن دارد مرتب و منظم نباشد. در مقابل این خوشپوشی، ستاره عروسکی ما حقیقتا بدلباس است یا بهتر بگوییم نحوه لباس پوشیدنش هیچ اهمیتی ندارد. لباس بافتنی آبی با راهراه سفید درکنار آن شلوار سبز ورزشی که هیچ سنخیتی با چکمههای قرمزش ندارد بر هیچکس پوشیده نیست. تابهحال کسی رضا گلزار را با لباس تکراری ندیده است، تنوعی که در انتخاب لباسهایش دارد همیشه موردتوجه بوده و شاید بتوان این ویژگی رضا را یکی از دلایلی دانست که او را تبدیل به ستاره کرده است. اما کلاهقرمزی از ابتدای حضورش در سینما و تلویزیون همیشه یکدست لباس به تن داشته که صددرصد از عواملی است که همیشه احساس میکنیم دوست قدیمی دوران کودکیمان را دیدهایم. خیلیها اعتقاد دارند داشتن چشمهای رنگی، محمدرضا گلزار را ستاره کرد. شاید این نظریه را اگر به این صورت عنوان کنیم منطقیتر باشد: داشتن چشمهای رنگی به محمدرضا گلزار در ستاره شدن کمک کرد، بنابراین اگر با این استدلال پیش برویم چشمهای کلاهقرمزی که یکی از آنها سبز و دیگری آبی است کمک مضاعفی در ستاره شدن این عروسک کرده است هرچند که داشتن چشمهایی تا به این حد رنگی! نشانی از دنیای کودکانه او دارد.
کلاه قرمزی کلاه قرمزی: یک چشم آبی، یکی سبز، پیراهن آبی، شلوار سبز، چکمه قرمز و روحیه جنجالیدر میان انبوه ویژگیهای اخلاقی کلاهقرمزی، اعم از دروغگویی، ترسو بودن و تنبلی در درس خواندن بارزترین ویژگی او دوستداشتنی بودن است. شما بهراحتی با دیدن او عاشقش میشوید و برای همیشه میتوانید او را دوست داشته باشید. برخلاف کلاهقرمزی، رضا گلزار از جمله افرادی است که 99درصد افراد در برخورد اول با او از نزدیک او را «گوشت تلخ» میپندارند که البته شایان ذکر است که این ویژگی هیچ سنخیتی با مردمی بودن او ندارد و این سؤال را به وجود میآورد که: پس چرا آنقدر معروف و محبوب است؟کلاهقرمزی هرچه باشد یک عروسک محسوب میشود و برای جان دادن به این عروسک نیاز به یک عروسکگردان و صداپیشه است. دراصل کلاهقرمزی هیچ اختیاری از خودش ندارد و تابع نظر کارگردان، عروسکگردان و... است. درحالیکه گلزار پس از پشتسر گذاشتن چالشهایی که در پایان دهه 80 با آن دست و پنجه نرم کرد به کل رویه خود را تغییر داد؛ بهطوری که امروز خودش تعیینکننده شرایط کاریاش، انتخاب نقشها و حتی نحوه ایفای نقشهایش است. علاوهبر شخصیت جالبی که کلاه قرمزی دارد یک ویژگی دیگر از که باعث میشود با دیدنش احساس شادی در ما تقویت شود لبخندی است که همیشه بر لبان او نقش بسته. این لبخند دوستداشتنی کلاهقرمزی حتی در مواقعی که ناراحت است هم دیده شده و این تناقض در ظاهرش باز هم موجب خنده تماشاگر میشود. اما درست در نقطه مقابل لبخندهای کلاهقرمزی، اخمها و صورت جدی محمدرضا گلزار قرار گرفته است. شاید کمتر لحظهای را از رضا به یاد بیاوریم که اخم به صورت نداشته باشد. به هرحال نکته مهم این است که هرکدام از این کاراکترها به نوعی محبوبیت خود را حفظ میکنند. کلاهقرمزی با لبخند همیشگی و محمدرضا گلزار با صورت جدی و ابروان همیشه گرهخورده.
۹۱/۰۶/۲۴